آخرین پست اسفند
سلام..........
پرنیا جونم اول از همه بیام سراغ کارهایه خودت..........
شما بردیا اصلن باهم نمیسازین...یه سره دعوا و بد اخلاقی...منم بیشترموقعه ها روزی یه بار بهت زنگ میزنم و کلی باهات حرف میزنم واقعا دوست دارم و وقتی نگاه ت میکنم لذت میبرم....الانم واسه عید نیستم که ازتون عکس بندازم ولی امیدوارم بابایی و مامانی ت حوصله شون بیاد از شما وروجک هاعکس بندازن بردیا هم که حسابی شیرین زبون...بردیا ماشالله دیگه همه چی ومیگی و خیلی هم مهربونی...
دیروز هم من و عمه شما دوتا وروجکهارو بردیم خونه ی عموم....آخه اوناهم یه وروجک دارن محمد یاسینه...قبل پست گذاشتم از شما و محمد یاسین...کلی باهم بازی کردین ولی بردیا و یاسین بعضی موقعه ها دعواشون میشد ولی پرنیا مثله یه خانم به کار خودش (بازی ش)ادامه میداد...آخر شب هم بردیمتون خونه تون....کلی بوس کردم و قربون صدقه ت رفتم....راستی دیروز من و عمه شما رو بردیم مهد کودک....واست یه دونه لاک طلایی و گردنبند گوشواره کیتی گرفته بودم و بهت دادم و کلی هم خوشحال شدی......
پرنیا ی عزیزم امیدوارم به هرچی که میخوای برسی و بهترین چیزایی که میخوای شامل حالت بشه...وهمینطور داداش بردیا عزیزم...
دوستایه نی نی وبلاگیم امیدوارم سال خوبی و اغاز کنین و ما رو هم یاد کنید.........
این عکسا هم گلچین عکسایه سال 92
و اینهم آخرین عکس....
تا پست سال 1393 خدا نگهدار