اولین پست سال 93
سلااااام......خوبین دوستایه گلم...سال نو رو بهتون تبریک میگم....
بریم سراغ تعطیلات نوروز....من خودم شهرستان بودم و وتا ٩ فرودین وروجک هایه خودم و ندیدم ولی تغریبا هر روز زنگ میزدم و با هات صحبت میکردم...تو عید شما عیددیدنی و رفتین ولی دایی گلم زحمت عکس انداختن و نکشید...باغ پرندگان هم رفته بودین و عکساتون تو دوربین خودتون بود و منم دیگه زحمت شو نکشیدم
من فک میکردم فقط باغ پرندگان اصفهان قشنگه بعد دیدم نه بابا تهران خودمون هم چه باغ پرندگان خوشگلی داره(همه ی این تجربیات و از عکسایه گرفته شده فهمیدم)
روز دهم اومدیم خونتون عید دیدنی ما بزرگ تر بودیم ولی به عشق شما وروجک ها نشد بیشتر از این تحمل کنیم
روز سیزدهم باهم رفتیم باغ...شما خیلی اذیت کردی و میگفتی اینجا پشه هست...اخه من موندم به چه چیزایی گیر میدیا...
ناهار و که خوردیم به من گفتی بریم تو ماشین بشینیم تا در امنیت باشیم
باهم دیگه رفتیم تو ماشین...خب خلاصه بگم روز خوبی بود...بردیا هم که اصلن نمیزاره من ازش عکس بندازم سریع روش و بر میگردونه...میبینی تو رو خدا
اینم از عشقم
اینم پرنیا خانم در حال نقاشی کشیدن
اینم از بردیا..موقعی که میخوام ازش عکس بگیرم برمیگرده
بردیا جونم در حال هوا کردن بادبادک پرنیا
و اینهم یه عکس آتلیه دیگه...بازم هستش ولی واسه پست دیگه میزارم...
ممنون از دوستایه همیشگی خودم گه با نظرهایه خوشگلشون به ما خیلی لطف دارن...