بدون عنوان
آتلیه....
پرنیا + بردیا + هستی
آخرین پست اسفند
سلام.......... پرنیا جونم اول از همه بیام سراغ کارهایه خودت.......... شما بردیا اصلن باهم نمیسازین...یه سره دعوا و بد اخلاقی...منم بیشترموقعه ها روزی یه بار بهت زنگ میزنم و کلی باهات حرف میزنم واقعا دوست دارم و وقتی نگاه ت میکنم لذت میبرم....الانم واسه عید نیستم که ازتون عکس بندازم ولی امیدوارم بابایی و مامانی ت حوصله شون بیاد از شما وروجک هاعکس بندازن بردیا هم که حسابی شیرین زبون...بردیا ماشالله دیگه همه چی ومیگی و خیلی هم مهربونی... دیروز هم من و عمه شما دوتا وروجکهارو بردیم خونه ی عموم....آخه اوناهم یه وروجک دارن محمد یاسینه...قبل پست گذاشتم از شما و محمد یاسین...کلی باهم بازی کردین ولی بردیا و یاسین بعضی ...
نویسنده :
مریم(پرنیاوبردیا)
20:12
اولین پست سال 93
سلااااام......خوبین دوستایه گلم...سال نو رو بهتون تبریک میگم.... بریم سراغ تعطیلات نوروز....من خودم شهرستان بودم و وتا ٩ فرودین وروجک هایه خودم و ندیدم ولی تغریبا هر روز زنگ میزدم و با هات صحبت میکردم...تو عید شما عیددیدنی و رفتین ولی دایی گلم زحمت عکس انداختن و نکشید...باغ پرندگان هم رفته بودین و عکساتون تو دوربین خودتون بود و منم دیگه زحمت شو نکشیدم من فک میکردم فقط باغ پرندگان اصفهان قشنگه بعد دیدم نه بابا تهران خودمون هم چه باغ پرندگان خوشگلی داره(همه ی این تجربیات و از عکسایه گرفته شده فهمیدم) روز دهم اومدیم خونتون عید دیدنی ما بزرگ تر بودیم ولی به عشق شما وروجک ها نشد بیشتر از این تحمل کنیم روز سیزدهم...
نویسنده :
مریم(پرنیاوبردیا)
20:11
شب عید قربان
پرنیا ی گلم ما شب عید قربان اومدیم دنبالت و با هم رفتیم مهمونی.خونه پسر عمویه عمه میشه یه دختر خانم کوچولو دارن اسمش مهسا و توخیلی دوسش داری به خاطر همین تورو هم بردی تا با مهسا بازی کنی. واینم عکس شما و مهسا خانم گل قربون این لبخند خوشگل ت برم اینجا هم داشتین بازی میکردین که من شکار لحظه کردم ازتون. ...
نویسنده :
مریم(پرنیاوبردیا)
15:10